مادرم اسم تو خوند تو گوشم
شال مشکیتو گذاشت رو دوشم
گفت برای روضه ی امام حسین
فرش زیر پاموهم میفروشم
من پر علم میبوسم
تربت حرم میبوسم
دست مادرمو میبوسم
حسین....
از اخرین زیارتم چقدر گذشته
دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته
تموم دلخوشی من فقط همین بود
قرار مون حرم غروب اربعین بود
....
شب جمعه، حرمو دوست دارم
اشکه چشم ترمو دوست دارم
چون میای تو نفسای آخرم
نفس آخرمو دوست دارم
نون و نمک تو شیرینه
سفره ی تو همش رنگینه
داع تو چه قدر سنگینه
حسین...
نون حلال پدرم تو رو به من داد
دعای خیر مادرم تو رو به من داد
از صدقه سرتو من بها گرفتم
کربلامو تو مشهدالرضا گرفتم