ای مادرم کنیز و بابای من غلامت
ای مادر ابالفضل جان ها فدای نامت
با اسم عباست خیلی گره وا شد
تا نذر تو کردم دردم مداوا شد
خالی نمیمونه هیچ سائلی دستش
تا سفره ی بی بی ام البنین هستش
تو دلبندی تو فرزندی
داری که ماه آسمون لقب داره
ماشاءالله بر تو مادر
از بس که بچه شیر تو ادب داره
ای مادرم کنیز و بابای من غلامت
ای مادر ابالفضل جان ها فدای نامت
عباس پهلوانت سقای کربلا شد
لب تشنه در شریعه ، دست از تنش جدا شد
شرمندگی میریخت از اشک عباست
تا حرمله زد تیر بر مشک عباست
بر فرق بشکسته وقتی عمود آمد
از روی زین بر خاک با سر فرود آمد
دریا دریا صحرا صحرا
می آمد از شریعه عطر بوی یاس
بوی زهرا در آن صحرا
می آمد از کنار پیکر عباس



مطالب مرتبط

ای عهده دار مردم بی دست پا حسین
ای عهده دار مردم بی دست پا حسین

چهار شنبه, 15 تیر 1401

پخش
یه کنج از حرم بهم جا بده
یه کنج از حرم بهم جا بده

پنج شنبه, 05 اسفند 1400

پخش
دلشوره شیرین
دلشوره شیرین

شنبه, 03 مهر 1400

پخش