من زار قبر حسین
کان کمن زار الله
خدا شب جمعه میگه
جانم اباعبدالله
میگم میخوام برم حرم
میگن که ان شاء الله
اصن حسادت میکنم
به هر کس که زیارت میکنه
آقام کی منو دعوت میکنه
گدایی که بهت وابسته شد
مگه به دوری عادت میکنه
مگه به دوری عادت میکنه
دو سه ساله
زندگی نوکرت خواب و خیاله
به خدا برا خود منم سواله
بی حرم زنده ام این اصن محاله