اگر چه میل شاهی دارم و غم را نمی خواهم
ولی در راه تو جز آه و ماتم را نمیخواهم
جبینم تر شده از شرم خشکی دو چشمانم
اگر جاری نباشد چشمهایم را نمیخواهم
تمام شهر یک دست است
دل هر کوچه ای مست است
میان ماه ها غیر از محرم را نمیخواهم
عجب آرامشی دارم دمی که از تو میخوانم
حسین جانم حسین جانم جز این دم را نمیخواهم