عمه بزار برم دیگه خیلی بیقرارم
به جان بابام بیش از این طاقت ندارم
رو لبه جونم دوره کردن عمو جونو
من نمی تونم خیمه بمونم
اگه نرم دغ می کنم عمه ، دل خونم
من که تموم زندگیم عمومه
نباشه زندگی برام حرومه
برم و نرم عمه کارم تمومه
من که زندگیم حسینه
نباشه زندگی برام حرومه
عمو پاشو من اومدم دستتو بگیرم
اگه قرار به رفتنه قبل تومیمیرم