لالا لالا لالا، حالم چه حالیه
لالایی گفتنام، دیگه خیالیه
لالا لالا لالا، حالم چه حالیه
شبیه دست من، گهواره خالیه
گهواره خالی و، قبر تو خالیتر، از گهواره علی
سرت رو نیزههاس، ولی کی از تنت، خبر داره علی
بگو اونی که سرت و جدا کرد
کجای صحرا تنت و رها کرد
مگه سر تو چقدر میارزید
که اینجوری خون به دل خدا کرد
سر تو روی نی، دل من و میبرد
با لالایی من، نیزه تکون میخورد
جلو چشای تو، سنگ به رباب میخورد
پایین نیزهتم، حرمله آب میخورد
بچهٔ حرمله، نشونه رفته با، سنگ سرت و زده
هر دفه افتادی، حرمله با کمون، مادرت و زده
دعا میکردی مادرت نیفته
دعا میکردم پسرم نیفته
رو نیژه با سرت یه کاری کردی
که چشم هیچ کس به حرم نیفته