حیدر همیشگیست بود حی لایموت
معنا شدست در قدمش واژه ثبوت
محو جمال حیدری اش خلق در سکوت
وقتی گرفته دست علی حالت قنوت
آیینه تمام نمای خدا علی
حیدر مجیرو عالم و آدم همه مجار
حتی خدا به خلق علی کرده افتخار
جانم فدای صاحب شمشیر ذوالفقار
یا لَلعَجَب از این همه آقایی و وقار
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
از انبیا علیست که بالا تر است و بس
ما را زیارت نجفش در سر است و بس
تنها علی برادر پیغمبر است و بس
هر جا که دیده ایم فقط حیدر است و بس
هم ابتدا علیست و هم انتها علی
یک لحظه بی ولای علی سر نمیشود
با مرتضی کسی که برابر نمیشود
شهر رسول را در دیگر نمیشود
غیر از علی کسی یل خیبر نمیشود
این ذوالفقار دست خدا هست یا علی
مرد نبرد روز عبودیت شب است
افتاده زیر پاش هزاران چو مرهب است
اصلا همین بس است که بابای زینب است
زینب خود علیست به زینب ملقب است
به به چقدر مثل هم اند این دو تا علی
زینب همان کسیست که در عرصه نبرد
بر سینه اش نشست هزاران هزار درد
زانو زده مقابل این زن هزار مرد
زینب هر آنچه داشت فدای حسین کرد
مانند آنچه داد به راه خدا علی
قربانیان خود به منا میبرم حسین
نذر نگاهت این دو علی اکبرم حسین
اصلا به جان پدر مادرم حسین
من بیشتر به فکر علی اصغرم حسین
کوچک تر است از سر این نیزه ها علی
mohjat.net