گفتم بذار بیام گفتی نه
گفتی نیا پیشم گفتم چشم
خیلی دوست دارم با اینکه
دارم تلف می شم گفتم چشم
گفتم که کولمو دارم می بندم
گفتی صبوری کن فعلا نه
گفتم که دیر میشه راضی شو
گفتی با این کارات اصلا نه
من اشتباه کردم
شاید برا همین نمی خوای منو آخه گناه کردم
خیلیا رفتن کربلا و من فقط نگاه کردم
فقط نگاه کردم
یعنی امسالم به ما نمی رسید یه کربلا
یعنی راست راستی باور کنم گفتی نیا
آخ دلم تنگه برا شلوغیای موکبا
آخ دلم تنگه برای چایی عراقیا
دل من تنگه دل من تنگه ...