دستی نداری تا بگیرم، از زمین پاشی
 میشه دوباره باز علمدار حرم باشی؟
 این بچه ها دیگه نمیخوان آب؛ تو رو میخوان
 میشه براشون باز سقاشی؟
 
 وقتی خجالت میکشی شرمنده تر میشم
 سقا بدون دست هم سقاست باورکن
 توو چشم عباسم نبینم اشک غم باشه
 بی تو حسین تنهاست باور کن
 
 دریا توو دستاته برادر
 ممنون دستاتم علمدار
 چشمات پر از خون شد عزیزم
 دلتنگ چشماتم علمدار
 
 *** *** *** ***
 
 دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من
 اونچه نباید عاقبت دیدی سرم اومد
 تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم
 یک لحظه بوی مادرم اومد
 
 دیدی بهت گفتم کبوده صورت مادر؟
 دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره؟
 دیدی چقد سخته ببینی مادرت هربار
 دستش رو به پهلوش میگیره؟
 
 دریا توو دستاته برادر
 ممنون دستاتم علمدار
 چشمات پر از خون شد عزیزم
 دلتنگ چشماتم علمدار



مطالب مرتبط

 من این غمو نمی‌فروشم
من این غمو نمی‌فروشم

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
ای کربلا نرفته ها
ای کربلا نرفته ها

چهار شنبه, 14 مهر 1400

پخش
السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای بدن بی سر گرما دیده

یک شنبه, 08 اسفند 1400

پخش