رسیدم از سفر کنارت حسین
میزارم سر روی مزارت حسین
چهل شب و روزه دارم
از دوری تو میسوزم
ببین چی اومد سر من
کبوده تنم هنوزم
داغت تازه شد انگار دوباره
بشنو باز حرم افتاد به گریه
انگار شمر و میبینم رو سینت
بازم مادرم افتاد به گریه
میخونم با سوز دل حسین
یا اباعبدالله الحسین
همینجا از بدن جدا شد سرت
همینجا بود که شد رها پیکرت
یادمه تو رو برای
رضای خدا میزدن
جلو چش اهل حرم
تورو با عصا میزدن
یادم مونده هنوزم تو گودال
دیدم ساربون بی حیارو
دیدم ده نفر از روی کینه
نعل تازه زدن مرکبارو
میخونم با سوز دل حسین
یا ابا عبدالله الحسین
اگه مجروحمو خمیده قدم
ولی از دست من نیفتاد علم
دشمنت اگر چه به ما
حرف کنیزی زده بود
از خطبه هامون آخرش
به زانو دراومده بود
کاردشمن تو بی اثر بود
هر جا دختر تو روضه خون شد
از بس اسم تورو برد رقیه
آخر کاخ ستم سرنگون شد
میخونم با سوز دل حسین
یا اباعبدالله الحسین