ای جلوه ی نور خدا موسی بن جعفر
هم مصطفا هم مرتضا موسی بن جعفر
کعبه همیشه گرد او گرم طواف است
مروه ، منا ، سعی و صفا موسی بن جعفر
هفتم امام آفرینش تا قیامت
ای قبله ی اهل ولا موسی بن جعفر
هم باب حاجات است و هم باب المراد است
هم درد عالم را دوا موسی بن جعفر
گر چه غریب افتاد بین آشنایان
شد با غریبان آشنا موسی بن جعفر
با یاد معصومه دلش غرق شراره
دلتنگ لبخند رضا موسی بن جعفر
زندان به زندان ذکر لبهایش دعا بود
مرد خدا مرد دعا موسی بن جعفر
عمری شبش در کنج زندان بی سحر بود
افتاده در دام بلا موسی بن جعفر
بین غل و زنجیر ساق او شکسته
از ظلم آن بیگانه ها موسی بن جعفر
در کنج زندان ذکر لبهایش حسین است
ای روضه خوان کربلا موسی بن جعفر
شد عاقبت جسمش کفن در شهر بغداد
آه از حسین بی کفن ای داد بیداد