ای بقیع تو کرب و بلایی دیگر
کربلا بود برای تو منایی دیگر
کوفه تا شام تو را سعی و صفایی دیگر
در غریبان تو غریب الغربایی دیگر
غربتت را نسرودم من شاعر آری
راستی تو چقدر شاعر و ذاکر داری
شده آزرده تو را از عمل ما خاطر
بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر
از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر
گر چه مجتاج ترینیم به قال الباقر