دلم گرفته غم از گونه ام سرازیر است
غروب جمعه پر از خاطرات دلگیر است
.
و با گذشتن هر جمعه می توان فهمید
زمین چقدر بدون تو از زمان سیر است
.
به شیشه ی غمت اینقدر سنگ وصل مزن
دلا بسوز ز دوری ، فراق ، تقدیر است
.
برای من که پر از بی کسی ست امروزم
اگر نیایی ، هر روز دیگری دیر است
.
در امتحان جوانی سپیدرو نشدم
مبین سیاهی موی مرا دلم پیر است
.
گواه می دهد این اشک ها فراق تو را
حدیث دیده ی ما بی نیاز تفسیر است
.
بیا و روضه بخوان تا که باز گریه کنم
مس وجود مرا اشک روضه اکسیر است
.
چه می شود که بببینم لحظه ای را که
مدینه شاهد فریادهای تکبیر است
.
نوشته اند روی سنگ های صحن بقیع
که این مکان مقدس به دست تعمیر است
.
به منبر نبوی می روی کنار بقیع
و چار گنبد رعنا میان تصویر است