میآیم تا ببارم بغض ابر بهارم
میماند پیش دریا موج دنباله دارم
هوس خلوت دارم به حرم دعوت دارم
ای راه هشتم تا خداوند
ای انتشار نور و لبخند
هر جا باشم من پشت پنجره فولادم
گرچه بر بادم میمانی آقا در یادم
آه چه شود آهویت باشم
دو سه شب در کویت باشم
دل یک صحرا مجنونم
به تو و چشمانت مدیونم
به نگاهی امدادم کن
من خرابم آبادم کن
چو کبوتر جلدم کردی
ز قفس یک شب آزادم کن
در دلم طوفان دارم
به شما ایمان دارم
با غمت مانوسم
اهل شهر طوسم
پای زوارت را میبوسم
رضا رضا ... رضا رضا ...
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشته است گنه کار نیاید