قدم بذار روی ابرا؛ قدم بذار روی دریا
خوش اومدی یابن زهرا؛ قدم بذار رو چشمم
قدم بذار یابن اوّل؛ قدم بذار یابن آخر
خوش اومدی یابن حیدر؛ قدم بذار رو چشمم
شونه زدن به موی خورشید
خنک شده گلوی خورشید
فرشته رو نگا گرفته
آینه روبروی خورشید
ای راهب کلیسا! دیگر مزن به ناقوس
خاموش کن صدا را؛ نقّاره میزند طوس
توو چشمای هر مسافر تا گنبدت میشه ظاهر
وقتی چکید اشک زائر، جان و دلش طاهر شد
گریه اومد، خنده برگشت؛ کافر اومد، بنده برگشت
مرده اومد، زنده برگشت؛ گنگ اومد، شاعر شد
صحن و سرات شبیه عرشه
هدیهی حق به عرش و فرشه
فرشته هم میاد زیارت
وقتی میخواد فرشتهتر شه
هرشب به استخاره گفتم به یک ستاره
این اشک اشتیاق من را ببر به پابوس
قسم میدم خواهرترو، راهی کنه زائرت رو
بسکه میخوام خاطرترو، دوام فقط دیداره
درد دلام دونهدونه منو به تو میرسونه
بسکه دلت مهربونه، همنفس زوّاره
هر ملک از حریر پرهاش
داده به خادمای فرّاش
من به درت پناه آوردم
بیا و ضامن منم باش
من مثل یک کبوتر، پا مینهم به محشر
محشور میشود دل با هرچه بوده مأنوس
باز میگیره دل سراغ اونایی که هرم داغ
فراقو با اشتیاق ایوونطلا میگیرن
این عادت عاشقاته؛ کرامت این بساطه
میان و از تو برات کربوبلا میگیرن
بوی شهید گرفته این خاک
تک تکمون به زیر دینیم
امام رضا هویّت ماس
ما ملّت امام حسینیم
الگوی نهضت ما، شد نهضت اباالفضل
رو سینمون نوشته، یا حضرت اباالفضل