با آن که روضه خوانم و می خوانم از شما
فهمیده ام که هیچ نمیدانم از شما
یا ایها العزیز ، ذلیل معاصیم
باید ز شرم چهره بپوشانم از شما
می ترسم از رسیدن آن جمعه ای که من
جای سلام روی بگردانم از شما
رویی نمانده است به چشمت نظر کنم
پس بی دلیل نیست گریزانم از شما
من اصل انتظار تورا برده ام ز یاد
با انتظار های فراوانم از شما
من نان به نرخ نام تو خورده ام ، حلال کن
محض رضای ذائقه میخوانم از شما