تو را به خیمه به این شانه ی خَم آوردم
تو را به دستِ خودم حیف کم کم آوردم
برایِ خواهرکانت کمی لباسِ تو را
برایِ گیسوی خود خاکِ عالم آوردم
صدایِ گریه ی من تا مزارِ لیلا رفت
برایِ مادرِ تو آیه ی غم آوردم
شکسته اینطرف و آنطرف کشیدم دست
هرآنچه از تو در این دشت دیدم آوردم
هرآنچه رنگِ تو را داشت ای انارِ حرم
هرآنچه بویِ تو می داد آنهَم آوردم
رسید عمه و تا خیمه ها مرا آورد
که پیش خنده ی نامحرمان کم آوردم
تو را من از بغلم پاره پاره می چینم
خدایِ من پسرم را چه دَرهَم آوردم