تمام عمر پی اشتباه می‌گردم

میان راهم و دنبال راه می‌گردم

 

تو در منی و من آن چشمهٔ سیاهدلم

که بیقرار به دنبال ماه می‌گردم

 

 

عزیز مصر پیمبر! تو هستی اما من

به جست و جوی تو در بین چاه می‌گردم

 

چگونه دور تو گردم منی که در همه عمر

به دور از تو و دور گناه می‌گردم

 

الا که گوشهٔ چشمت غم از جهان ببرد

اکر نکاه کنی رو به راه می‌گردم

 

به این امید که گیری به کف مهارم را

عنان به دست در این بارگاه می‌گردم

 

مگو که راه ندارم به روضهٔ جدت

میان روضه پی سرپناه می‌گردم

 

برای دیدنت ای مرد روضهٔ گودال

شبیه فاطمه در قتگاه می‌گردم



مطالب مرتبط