دارد سر تعظیم، سر ما به نجف
خیلی شدهایم عاشق و بیتاب نجف
مقصود اگر کعبه و بتخانه نبود
مایل بشود قبلهی ماها به نجف
از خاک اضافی شما خلق شدیم
مادر به مدینه رفت و بابا به نجف
دل را به کسی ندادم الّا به علی
لا حول و لا قوّة الّا به نجف
دل پر زده و کبوتر بام شماست
پرمیکشد از گنبد خضرا به نجف
دیوانهی ایوان طلایی هستم
مجنون علی و مرتضایی هستم