مادر به تپش های دل حیدر
به جوونی علی اکبر پر قنداق علی اصغر
مارو تنها نزاری محشر
من قرصه دلم به دعای حضرت زهرا
نون سر سفره م رسید از دستای مولا
کم نشه سایه ی لطف تو از سرمون کاش
مادری کن جان علی مراقبم باش
ای مادر ...ای مادر ...
مادر یه دعا کن به خدا گیرم
حتی وقتی راهو کج میرم
دلخوشیمه م اینه که آخر
یه روزی برا تو میمیرم
زیر سایه ی چادر تو امنه همیشه
من یه خواهش دیگه دارم این آخریشه
ما رو ببر یه سفر تا نجف واشه دلامون
ما حالمون خوبه فقط پیش بابامون
ای مادر ...ای مادر ...