صبح و ظهر و شام اگر که دیدهی عاشق، تر است
فاش میخواهد بگوید از همه عاشقتر است
وصل یعنی سوختن؛ زیرا که در آغوش شمع
سرنوشت اکثر پروانهها، خاکستر است
در لغت اُم میشود: ریشه، بلاشک باطناً
معنی امّابیها، ریشهی پیغمبر است
حال که اطفال مؤمن را تُرَبّیهِم بتول
کودکی که فاطمه ربّش نباشد، کافر است
او به هجده نام، هجده سال، هجده جلوه کرد
او دو تا نهسال، سیر مصطفی و حیدر است
ما مقام چادرش را هم نمیفهمیم چون
سنخ و جنس ساتر و مستور از یکدیگر است
ما نمیدانیم خیر و شرّمان را هیچوقت
آنچه را زهرا برای ما بخواهد، بهتر است
هرکجا خیر کثیرش هست، ابتر کامل و
هرکجا خیر کثیرش نیست، کامل ابتر است
وای از حال علی و وای از حال علی
هرچه میشوید، دوباره لکّ خون بر پیکر است