هر چند عاشق نه ولی عاشق نما باشم
بند ادا و بنده ی عطار ها باشم
یک شب برایت تب نکردم
این همه سال است من گیر یک بام و اسیر صد هوا باشم
محض لب و محض دهن اهل فرج هستم
اهل عمل کردن نه اهل ادعا باشم
اندازه ی لیوان آبی نیستم یادت
در واقعیت پیش از این سر به هوا باشم
اینجا کسی جز مادرت در انتظارت نیست
تعارف ندارم به جماعت آشنا باشم
ای صبح و شب گریان بدم اما ببخشیدم
گریه کن آقای سر از تن جدا باشم