علی رغم گنه کاری
به زهرا دوستت دارم
قسم خوردم به مادر
بر دل تو جا کنم خود را
تمام ذوق افطارم
رطب های علی جان است
کنار نخل حیدر سیر از خرما کنم خود را
کبوتر زاده ام روی پرم مهر نجف خورده
به دنیا آمدم تا جلد این مولا کنم خود را
دوای هر که دل مرده است خاک صحن شش گوشه است
لبم را روی تربت میکشم احیا کنم خود را
تو را جان شهیدی که تنش پامال شد برگرد
همان تشنه که در سوگ لبش دریا کنم خود را