راه فرات، رومون بسته

درهای آسمون، بسته

ای طفلک زبون‌بسته

 

بابات میاد، می‌بردت؛ امون بده

داری میری، غیرتتو نشون بده

زبون خشکت، شمشیر تیزته

شمشیرو رو به حرمله، تکون بده

 

می‌دونم خیلی مردی

می‌دونم برمی‌گردی

تا برگردی از میدون

عزیزم، پیرم کردی

 

چشمای علقمه، بازه

زخم دل همه، بازه

آغوش فاطمه، بازه

 

خدا میاد، دعاتو مستجاب کنه

زهرا میاد تا لبتو سیراب کنه

از اون‌طرف حرمله‌رو صدا زدن

اونم میاد که خونمو خراب کنه

 

می‌دونی خیلی خستم

ببین می‌لرزه دستم

دخیل اشکامو به

پر قنداقت بستم

 

رفتی با صورت ماهت

سوی سیر الی‌‌الله‌ت

دست خدا به‌همراهت

 

کاش لااقل یکی تنت رو خاک کنه

کاش‌کی یکی، خون موهاتو پاک کنه

نیزه برا سرت آورده حرمله

می‌خواد باهاش، قافله‌رو هلاک کنه

 

سرت از نی می‌افته

بمیرم، هی می‌افته

همش خیره به نیزه‌ام

می‌دونم کی می‌افته



مطالب مرتبط

دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش