من آن شمعم که آتش بس‌ که آبم کرده، خاموشم

همه کردند غیر از چند پروانه، فراموشم

اگر بیمار شد کس، گل برایش می‌ برند و من

به جای دسته‌ گل، باشد سر بابا در آغوشم

پس از قتل تو، ای لب‌ تشنه! آب آزاد شد بر ما

شرار آتش است این آب بر کامم؛ نمی‌ نوشم

تو را در بوریا پوشند و جسم من کفن گردد؟!

به جان مادرت! هرگز کفن بر تن نمی‌ پوشم

دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد

که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد، گوشم

اگر گاهی رها می‌ شد ز حبس سینه، فریادم

به ضرب تازیانه قاتلت می‌ کرد، خاموشم

فراق یار و سنگ اهل شام و خنده‌ ی دشمن

من آخر کودکم، این کوه، سنگین است بر دوشم



مطالب مرتبط

همه جا بروم
همه جا بروم

پنج شنبه, 25 شهریور 1400

پخش
یا جواد الائمه
یا جواد الائمه

شنبه, 19 تیر 1400

پخش
روضه
روضه

چهار شنبه, 09 بهمن 1398

پخش