حسین جان به یاد لبت؛ یک شبم خواب راحت نداشتم
کنار تن بی سرت؛ کاسه ی آب گذاشتم واویلا
حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه!
خداحافظی کردی؛ با زینبت زیر نیزه! واویلا!
صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم؛ نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم
صدا میزدم مادرت رو ای بی کس…
به دامن بگیره سرت رو؛ یا مظلوم یا مظلوم حسین!
حسین جان… حسین جان… حسین جان…
به صحرا سپردم؛ که با خاک بپوشونه داداش تنت رو