مقتل میگه سرتو بریدن
مقتل میگه رو تنت دویدن
مقتل میگه موهاتو کشیدن
مقتل میگه همه چی رو بردن
مقتل میگه جلوت آب میخوردن
مقتل میگه هی تورو آزردن
یا اباعبدالله
با ترکهای لبش با نوک پا بازی کرد
همه ی صورت او با کف پا ریخت بهم
مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
استخوانهای گلویش ز قفا ریخت بهم
وای حسین تشنه لب ...