برادر جان سلیمان زمانی

چرا انگشت و انگشتر نداری

چرا بر تن برادر سر نداری

بمیرم من مگر مادر نداری

حسین جانم حسین جانم جسین جانم

گلی گم کرده ام میجویم او را

به هر گل میرسم میبویم او را

گل من یک نشانی در بدن داشت

یکی پیراهن کهنه به تن داشت

****

ییخیلیب عباسیم نهری فرات اوسده

بئلیم سیندی زینب علمدار ئولدی

بویانیب دور قانه وفالی سرداریم

لوای قرآنه وفادار ئولدی

ئوزون ائیله آگه حیالی قیزلارون

دئنن ده یدی پیکان سو مشکین دلدی

سیزه خاطیر گئچدی ایکی قول

بیر گوزدن منی قویدی تنها فلک دینجلدی

خداوندا علمدارم نیامد وای یگانه یاور و یارم نیامد

کنار علقمه بابا چه دیدی عمود خیمه را از چه کشیدی



مطالب مرتبط

شب جمعه بود مادرم میگفت
شب جمعه بود مادرم میگفت

چهار شنبه, 09 شهریور 1401

پخش
یا اباعبدالله آقای من
یا اباعبدالله آقای من

پنج شنبه, 19 بهمن 1402

پخش