بد آوردم روزگارم عذاب است
به دنبال آبم نصیبم سراب است
چه میفهمید از حال خوب گدایی
کسی که زمان عنایات خواب است
توقع ندارم خودی باشم اینجا
میان من و تو گناهان حجاب است
مرا زود بشکن مرا زیر و رو کن
دل من نیازش به یک انقلاب است
از این لقمه ها معنویت ندیدم
که این خانه از پای بستش خراب است