باز کردم روزه را جای رطب با یا حسین
موقعه ی افطار با این کار میبخشد مرا
دست خالی هستم اما واسطه آورده ام
تا بگویم حیدر کرار میبخشد مرا
کوله بار معصیت بر دوش آورده ام
ولی با گریز روضه ی دیوار میبخشد مرا
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
صورت و چشم تو چرا شد کبود