بی حیا نعره زد سرش با من
نفس گرم آخرش با من
سرو از پیکرش جدا کردن
جلو چشمای خواهرش با من
بدنش با من پیرهنش با من
جلوی چشمای دخترش زدنش با من
مادرش بی حال وسط گودال
میگه بچه م بی کفنه کفنش با من
ابی عبدالله ابی عبدالله ...
بی حیا نعره زد سرش با من
نفس گرم آخرش با من
سرو از پیکرش جدا کردن
جلو چشمای خواهرش با من
بدنش با من پیرهنش با من
جلوی چشمای دخترش زدنش با من
مادرش بی حال وسط گودال
میگه بچه م بی کفنه کفنش با من
ابی عبدالله ابی عبدالله ...