غم دل، تمومی نداره
اگه گریه بیاختیاره
یکی، چادر فاطمم رو
بیاره روو چشمام بذاره
ای عزیزای زهرا! سر بذارید روو سینم
بوی یاس اومده یا من دوباره مدینم
اشکامو پاک کنید تا فاطمم رو ببینم
من رفتم، ای دنیا یادت باشه
مرگ حیدر از داغ زهراشه
اون خونه، اون کوچه، سر جاشه
ببینید که یارم رسیده
ولی باز ازم روو گرفته
یه دستو گرفته به دستم
یه دستو به پهلو گرفته
تا رسیدی عزیزم، غصّه آخر منو کشت
یاد پرپرزدنهات بین بستر، منو کشت
زخم این سر بهونست، میخ اوندر منو کشت
ای دردا ای غمها! خداحافظ
ای کوفه ای دنیا! خداحافظ
من رفتم با زهرا؛ خداحافظ
وصی منی تو حسنجان
کمک کن یتیمارو امشب
سپردم حرم رو به عبّاس
سپردم حسینو به زینب
باز یهروزی میشه جمع، جمعمون بین گودال
لحظهای که حسین از تشنگی میره از حال
بر میگرده به سمت خیمهها اسب خونیال
یا مظلوم یا عریان! حسین من
ای تشنه ای عطشان! حسین من
ای عشق و ای جانان! حسین من