بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا 

تشنه ی آب فراتم ای عجل مهلت بده 

تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

گل کنار علقمه فتاده 

دستش شده از تن جدا ابالفضل

از نفس افتادم و جانم رسیده بر لبم 

من رئیس مذهبم 

من به یاد مادرم در کوچه در تاب و تبم 

من رئیس مذهبم 



مطالب مرتبط