تو به ز من سر کویت هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام ما برسان
عشق زینب به تو ای جان دلم سوری نیست
من به روی تو حسین عاشق مادرزادم
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نگه نامه رسان من و توست
روزگار شدی و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهان هی نگران من و توست