قال المولی علی بن موسی
کلمه لا اله الا الله
حصنی فمن دخل حصنی
امن من عذابی بشروطها
و انا من شروطها
من مسلمان شده ی توأم یا امام رضا
توحیدم‌تویی عشق جاویدم تویی
ای مهربانترین امام همه ی امیدم‌تویی
تو نور کمال فصل بسم‌اللهی
در ظلمت فتنه، شب چراغ ماهی
تو رمزگشای واژه‌ی توحیدی
تو معنیِ لااله‌الا‌اللهی
من از تو تبسّم دعا می‌خواهم
یک خلوت ناب با خدا می‌خواهم
بی معرفتم به نور تو آقاجان
من از تو حقیقت تو را می‌خواهم
قال المولی علی بن موسی
کلمه لا اله الا الله حصنی
فمن دخل حصنی
امن من عذابی بشروطها
و انا من شروطها
من مسلمان شده ی توأم یا امام رضا
توحیدم‌تویی عشق جاویدم تویی
ای مهربانترین امام همه ی امیدم‌تویی
زنجان ـ مشهد، قطار، من، تنهایی
روی لبِ دل، تبسّم شیدایی
از دور شُکوهِ گنبدت پیدا شد
مولا، تو به پیشواز من می‌آیی!
ای حضرت عشق! خاک ایران بی تو …؟!
سرسبزی خطه‌ی خراسان بی تو …؟!
نه، فرضیه‌ی باطل و نافرجامی‌ست
بودن به خدا ندارد امکان، بی تو
قال المولی علی بن موسی
کلمه لا اله الا الله حصنی
فمن دخل حصنی
امن من عذابی بشروطها
و انا من شروطها
من مسلمان شده ی توأم یا امام رضا
توحیدم‌تویی عشق جاویدم تویی
ای مهربانترین امام همه ی امیدم‌تویی
در عشق، اشارت تو ما را کافی‌ست
لبخند رضایت تو ما را کافی‌ست
ما مفتخریم خادم خورشیدیم
پاداش، زیارت تو ما را کافی‌ست
ماییم و صفای حَرَمت، یا مولا
در سینه، زیارت غمت، یا مولا
ننگ است مدد زغیر تو، مولا جان
ماییم و امید کرمت، یا مولا
قال المولی علی بن موسی
قال رسول الله علی ولی الله .....
حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر .....
