دوست داری در زدن های مرا ، حاشا نکن هرچه من در می زنم در را برویم وا نکن
من برای تو می آیم نه برای حاجتم
جان خوبانت مرا محتاج این دنیا نکن
روز اگر کار بدی کردم تو شب راهم بده
روی من آغوش وا کن لطف کن دعوا نکن
کار دست توست من کارگرم ای خوش حساب
می توانی از خودت طردم کنی اما نکن
من ادای خوبها را درمی آوردم فقط.
سابقه دارم گنهکارم ولی رسوا نکن
نامه اعمال ما را به نجف ارسال کن
تا علی امضا نکرد این نامه را امضا نکن
سرپرستی مرا مولا تقبل کرده است
کودک آواره را شرمنده بابا نکن
دوست دارم با علی همسایه باشم تا ابد
در نجف گم می شوم دیگر مرا پیدا مکن
من به این ماه مبارک گفته ام ماه حسین
جز حسین این ماه را درپیش ما معنا نکن
ای رفیق سینه زن از کربلا روزی بگیر
روزه را افطار جز با تربت اعلی نکن