عشق و جنون درس الفبای حسین است
دل را به حق دادن تمنای حسین است
گریان نباشد عرصه ی محشر یقینا
چشمی که مشغول تماشای حسین است
اصلا هراسی نیست ما را از قیامت
با قطره اشکی که ز دریای حسین است
بر کس نیازش نیست در اوج نداری
با ثروت است آنکه دارای حسین است
اصلا عزداری برایش افتخار است
وقتی خدا هم معزای حسین است
از یا حسینم مردگانم فیض بردن
هر فیض که باشد ز مجرای حسین است
من کربلایم را گرفتم پای روضه
پای براتم مهر امضای حسین است
پایین پایش اکبرش را دفن کردن
یعنی که اینجا عرش اعلی حسین است